سفارش تبلیغ
صبا ویژن


تو یک حادثه نیستی ، رویای شیرینی در باور من هستی!
عاشق شدنم اتفاق نبود ، همان رویای شیرین بود ،که به حقیقت پیوست!
آن رویا خاطره نشد ، بهانه ای شد برای، با تو عاشقانه زیستن!
میگویند اگر این بهانه نبود ، باز هم عاشقت می ماندم؟
آری ،دوباره به خواب عاشقانه میرفتم تا رویای شیرین با تو بودن را ببینم!
آن لحظه که سخن میگویی ، میتوان از حرفهای شیرینت شعری ساخت به رنگ عشق، اینبار دیگر دلگیر نیستم از سرنوشت ، این سرنوشت بود که تو را به من داد!
بگو از عشق برایم ، ای رویای شیرینم ، کمی با من درد دل کن عزیزم!
دلم میخواهد در این لحظه صدای تو را بشنوم تا به اوج احساسات برسم و برایت بنویسم شعری عاشقانه!
تو یک شعر تازه ای که هر کس با شنیدن آن ، پرواز میکند به بلندای آسمان!
اینک که خواب نیستم ، و به عشق تو نفس میکشم ، تو بخواب ، تا من برایت لالایی بگویم تو گوش کن تا شعری که  به عشق تو سرودم را بخوانم....
حالا تو به رویاها برو ، ببین آنجا تو زیباترین رویای منی!




تاریخ : سه شنبه 90/6/29 | 2:15 عصر | نویسنده : مصطفی دیزآبادی | نظر