سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اگر خواهان رسیدن به قله های موفقیت و خواسته های واقعی تان هستید حتماً نکته هایی را که در زیر آمده جدی بگیرید:

1) کنجکاوی را دنبال کن ید:من هیچ استعداد خاصی ندارم. فقط عاشق کنجکاوی هستم».چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید؟ من کنجکاو هستم، مثلا برای پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد. به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید؟پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.

2) پشتکار گرانبها است:من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی می گذارم».تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را برساند. پس مانند تمبر پستی باشید و مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان برسانید. با پشتکار می توانید بهتر به مقصد برسید.

3) تمرکز بر حال: پدرم به من می گفت نمی توانی در یک زمان بر 2 اسب سوار شوی. من دوست داشتم بگویم تو می توانی هر چیزی را انجام بدهی اما نه همه چیز. یاد بگیرید که در حال باشید و تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر انجام می دهید. انرژی متمرکز، توان افراد است، و این تفاوت پیروزی و شکست است.

4) تخیل قدرتمند است تخیل همه چیز است: می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود. تخیل به مراتب از دانش مهم تر استآیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید؟ تخیل پیش درآمد تمام داشته های شما در آینده است. نشانه واقعی هوش دانش نیست، تخیل است. آیا شما هر روز ماهیچه های تخیل تان را تمرین می دهید؟ اجازه ندهید چیزهای قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.

5) اشتباه کردن:کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمی گیرد.هرگز از اشتباه کردن نترسید چون اشتباه شکست نیست. اشتباهات شما را بهتر، زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید.قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید. من این را قبلاً گفته ام و اکنون هم می گویم، اگر می خواهید به موفقیت برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را 3 برابر کنید.

6)زندگی در لحظه:من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم، خودش بزودی خواهد آمد.تنها راه درست آینده شما این است که در همین لحظه باشید. شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید. بنابراین این از اهمیت فوق العاده برخوردار است که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری اختصاص دهید. این تنها زمانی است که اهمیت دارد، این تنها زمانی است که وجود دارد.


7) ارزش خلق:سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید.وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید بلکه وقت خود راصرف ایجاد ارزش کنید. اگر شما با ارزش باشید، موفقیت را جذب می کنید. استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید. بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد. تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد.

8) انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید:«دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن».نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید، به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را انجام دهید و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید. برای اینکه زندگی تان تغییر کند، باید خودتان را تا سرحد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد

9)دانش از تجربه می آید:«اطلاعات به معنای دانش نیست. تنها منبع دانش تجربه است».دانش از تجربه می آید. شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید، اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد. شما باید این کار را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید. تکلیف چیست؟ دنبال کسب تجربه باشید! وقت خودتان را صرف یاد گرفتن اطلاعات اضافی نکنید. دست بکار شوید و دنبال کسب تجربه باشید

10) اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید:اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد.دو گام هست که شما باید انجام بدهید اولین گام اینکه شما باید قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید، این یک امر حیاتی است. گام دوم هم اینکه شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید اگر شما بتوانید این دو گام را حساب شده انجام دهید موفقیت از آن شما خواهد بود.




تاریخ : شنبه 91/4/31 | 2:0 عصر | نویسنده : مصطفی دیزآبادی | نظر

کاش می شد ابرها دریا شوند... تا که شاید خنده ها پیدا شوند...
کاش می شد غرق طوفان می شدیم...پاک همچون قطره باران می شدیم...
کاش مرگ آرزوها خواب بود...در میان اشک شب مهتاب بود...
خوبی و پاکی،زلالی ها و نور...کاش بنشیند سر جای غرور...
کاش دنیامان بهشتی سبز بود...یا نمی شد روشنایی ها کبود...
کاش دلها برترین پروانه بود... کاش در آن خانه ی پروا نبود...
کاش ترس و دلهره معنا نداشت...یا سیاهی ها درونش جا نداشت..
کاش می شد شعرها جان میگرفت...اوج تا آن سوی زندان میگرفت...
کاش خوبیها فقط اینها نبود...در میان جمعمان تنها نبود...
کاش دنیامان شود مانند شعر...پر شود از پاکی و رویای مهر...
کاش می شد کاش در شعرم نبود...کاش می شد از شقایقها سرود...
کاش می شد ازفراسوی نگاه...از ته دل عاشقی دیوانه بود.




تاریخ : شنبه 91/4/31 | 11:44 صبح | نویسنده : مصطفی دیزآبادی | نظر

شما میتوانید خود را به انسان خوشحال تری تبدیل کنید واین اصلأ مشکل نیست و احتیاج به مدت زمان طولانی هم ندارد .

البته در دراز مدت باعوض کردن عادت های مضر و اشتباه و با کمک گرفتن از دکترهای متخصص خواهید توانست غم ها و ناراحتی ها را شکست داده و تبدیل به یک انسان شادتر و خوشبخت تری بشوید .

با به کار گرفتن روش های ساده زیر گاهی اوقات که ما بدون دلیل دلمان می گیرد و نمیدانیم چکار کنیم میتوان دلتنگی ها را تبدیل به شادی کرد آن هم فقط در عرض یک ساعت.

1- بی حرکت ننشینید بلند شوید و حرکت کنید بهتر است که برای یک پیاده روی به بیرون بروید تحرک و همچنین تابش نور خورشید به شما کمک می کند که حالتان بهتر شود.

2- دوستان خوب بهترین درمان افسردگی هستند به یکی از دوستانتان زنگ بزنید و با او برای خوردن غذا یا نوشیدن یک چای یا قهوه بیرون بروید.

3- کارهای عقب مانده را انجام دهید مثل جواب دادن ایمیل ها یا وقت گرفتن از دکتر دندان پزشک تان و یا مرتب کردن کمد لباس هایتان.

4- محیط خانه و محل کارتان را مرتب و تمیز نگهدارید روی میز کارتان را خلوت کنید و هر چیزی را سر جایش بگذارید زیرا محیط تمیز و مرتب به انسان آرامش میدهد.

5- خواندن کتاب مورد علاقه تان را که مدت ها پیش خریده اید و به آن دست هم نزدید شروع کنید- برای خرید به بیرون بروید- یک فیلم خوب تماشا کنید- به دوستان و اقوام سر بزنید- به گل های باغچه برسید.

6- یک کار نیک انجام دهید زیرا انجام کار نیک در انسان احساس بسیار خوبی ایجاد میکند مثلأ به دیدن یک مریض بروید- یک تلفن محبت آمیز بزنید- کادوی کوچکی بدون هیچ دلیلی به یک نفر بدهید و او را خوشحال کنید- به یک فقیر کمک کنید.

7- هر قدر هم که غمگین هستید سعی کنید که لبخند بزنید تحقیقات نشان میدهد لبخند زدن حتی اگر مصنوعی هم باشد باعث بهتر شدن حال شخص میشود پس تمرین کنید که خنده رو باشید تا حالتان بهتر شود.

8- به موزیک مورد علاقه تان گوش بدهید هیچ چیزی به اندازه موزیک تأثیر آنی روی انسان نمی گذارد 92% انسان ها با شنیدن موزیک مورد علاقه شان احساس بهتری می کنند این اواخر خبر بسیار جالبی خواندم که یک مرد آمریکایی که برای سالها در کوما بود با شنیدن موزیک مورد علاقه اش ناگهان از کوما بیرون آمد.





تاریخ : سه شنبه 91/4/27 | 10:53 عصر | نویسنده : مصطفی دیزآبادی | نظر

جفری جیمز 14 راه ساده برای باانگیزه بودن (و شاید هم باانگیزه ماندن!) معرفی می‌کند:

1- ذهن‌تان را آماده کنید: مثبت فکر کنید و این را هم تمرین کنید!
2- بدن‌تان را آماده کنید: برای خوردن غذای کافی و انرژی‌بخش برنامه‌ریزی کنید!
3- از آدم‌های منفی و بدبین دوری کنید: آن‌ها انرژی شما را هدر می‌دهند.
4- با آدم‌های مثبت و باانرژی معاشرت کنید: آن‌ها به شما انرژی می‌دهند!
5- هدف‌دار اما انعطاف‌پذیر باشید.
6- یک هدف متعالی برای زندگی‌تان داشته باشید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.
7- مسئولیت نتایج کارهای‌تان را بپذیرید: چه تقدیر و تشکر باشد و چه نکوهش و دعوا!
8- سعی کنید محدودیت‌های دیروزتان را امروز از بین ببرید.
9- کمال‌گرا نباشید: آستین بالا بزنید و همین الان دست به‌عمل بزنید.
10- از شکست‌های‌تان استقبال کنید: بزرگ‌ترین درس‌های زندگی از شکست‌ها به‌دست می‌آیند نه موفقیت‌ها.
11- موفقیت را خیلی جدی نگیرید: یادتان باشد قلّه پایان راه نیست!
12- از هدف‌های کوچک و ضعیف بپرهیزید: هدف، روح رسیدن است …
13- شکست را برای خودتان “دست به‌عمل نزدن” تعریف کنید: این تنها شکست واقعی است.
14- قبل از حرف زدن، فکر کنید: سکوت خیلی وقت‌ها راه‌حل به‌تری است!




تاریخ : جمعه 91/4/23 | 3:39 عصر | نویسنده : مصطفی دیزآبادی | نظر

احساس خواب رفتگی در اندام‌ها یا هر قسمتی از بدن یک احساس غیرطبیعی و همراه با سایر شکایات حسی نظیر سوزن سوزن شدن، گزگز و مورمور شدن یا احساس سوزش است.

بیشتر موارد حس سوزش و سوزن سوزن شدن در هنگامی که اندام‌ها بی‌حس شده است، علامتی بی‌خطر است و نشان دهنده این حالت است که عصبی در این ناحیه تحت فشار است و در صورت تغییر وضعیت طی چند دقیقه عصب به حالت طبیعی برمی گردد.

از دیگر دلایل بی‌حسی اندام‌ها افزایش تهویه تنفسی است که در شرایط اضطراب آور ایجاد شده ولی در مواردی که بی‌حسی ناگهانی و غیر قابل توجیه روی می‌دهد ممکن است، علامتی از یک بیماری جدی باشد که می‌بایست تحت بررسی‌های دقیق قرار گیرد.

از علل جدی بی‌حسی می‌توان به نقص جریان خون، روماتیسم مفصلی، اسکلروز مولتیپل،‌ ام اس، ناراحتی‌های ستون فقرات، دیسک گردن، دیابت و سندرم تونل کارپ اشاره کرد.

بی‌حسی می‌تواند یافته‌ای هشدار دهنده باشد از یک سکته مغزی قریب الوقوع یا حملات گذرای ایسکمیک که یک سکته مغزی کوچک است و به طور گذرا و موقتی علایمی نظیر فلج و تاری دید را ایجاد می‌کند. این حملات گذرا بدون درمان مناسب به سکته کامل منجر شده و ممکن است عوارض جسمی و ذهنی دائمی ایجاد ‌کند.




تاریخ : پنج شنبه 91/4/22 | 10:14 صبح | نویسنده : مصطفی دیزآبادی | نظر