سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش میدانست یکی در این دنیا، او را به اندازه ی یک دنیا دوست میدارد
کاش میدانست که شب و روز به او می اندیشم و آرزو میکنم تصویر
چهره ی ماهش را در آینه ی چشمانم ببینم
کاش میدانست که از دلتنگی او لحظه هایم را با اشکهایم همنشین هستم!
نمیداند که یکی او را دیوانه وار دوست میدارد ، نمیداند که یکی اینجا
خسته و تنها به انتظارش همیشه نشسته است.
کاش میدانست که لحظه هایی که به او می اندیشم ،
یادش آرامش وجود من است .
او نمیداند که همه ی زندگی ام است ،
نمی داند که زندگی ام بدون او تیره و تاراست
کاش در میان همه ، یک لحظه نیز به من نگاه میکرد، تا با نگاهش نفس بگیرم ،
کاش لحظه ای به حرف دلم گوش میکرد تا با حرفم قلب پاکش را از او بگیرم.
کاش میدانست که نگاهم همیشه به ثانیه هاست ،
تا حتی لحظه ای از دور هم او را ببینم ، تا دوباره جان بگیرم ،
میخواهم تا ابد تنها با نگاه به او زندگی کنم و آخر سر نیز بمیرم.
کاش میدانست که با یک لحظه نگاه به چشمانم ، زندگی را به من میدهد.
نگاهم کن که سوی چشمانم به نور چشمان تو بسته است
و نور چشمانت ، روشن بخش قلب تاریک من است.



تاریخ : جمعه 90/6/4 | 12:47 عصر | نویسنده : مصطفی دیزآبادی | نظر