روزی دخترک از مادرش پرسید: "مامان نژاد انسان ها از کجا اومد؟مادر جواب داد: خداوند آدم و حوا را خلق کرد. اون ها بچه دار شدند و این جوری نژادانسان ها به وجود اومد.
دو روز بعد دختر همین سوال رو از پدرش پرسید.
پدرش پاسخ داد: "خیلی سال پیش میمون ها تکامل یافتند و نژاد انسان ها پدید اومد.."
دخترک که گیج شده بود نزد مادرش رفت و گفت:مامان تو گفتی خدا انسان ها روآفرید ولی بابا میگه انسان ها تکامل یافته ی میمون ها هستند...من که نمی فهمم!
مادرش گفت: عزیز دلم خیلی ساده است. من بهت در مورد خانواده ی خودم گفتم و بابات درمورد خانواده ی خودش!
زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید و بر روی یک صندلی نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد.
مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه میخواند. وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت. پیش خود فکر کرد : بهتر است ناراحت نشوم. شاید اشتباه کرده باشد.
ولی این ماجرا تکرار شد. هر بار که او یک بیسکوئیت برمیداشت، آن مرد هم همین کار را میکرد. اینکار او را حسابی عصبانی کرده بود ولی نمیخواست واکنشی نشان دهد. وقتی که تنها یک بیسکوئیت باقی مانده بود، پیش خود فکر کرد : حالا ببینم این مرد بیادب چکار خواهد کرد؟ مرد آخرین بیسکوئیت را نصف کرد و نصفش دیگرش را خورد. این دیگه خیلی پرروئی میخواست! زن جوان حسابی عصبانی شده بود.
در این هنگام بلندگوی فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپیماست. آن زن کتابش را بست، چیزهایش را جمع و جور کرد و با نگاه تندی که به مرد انداخت از آنجا دور شد و به سمت دروازه اعلام شده رفت. وقتی داخل هواپیما روی صندلیاش نشست، دستش را داخل ساکش کرد تا عینکش را داخل ساک قرار دهد و ناگهان با کمال تعجب دید که جعبه بیسکوئیتش آنجاست، باز نشده و دست نخورده!
خیلی شرمنده شد! از خودش بدش آمد ... یادش رفته بود که بیسکوئیتی که خریده بود را داخل ساکش گذاشته بود. آن مرد بیسکوئیتهایش را با او تقسیم کرده بود، بدون آن که عصبانی و برآشفته شده باشد! در صورتی که خودش آن موقع که فکر میکرد آن مرد دارد از بیسکوئیتهایش میخورد خیلی عصبانی شده بود. و متاسفانه دیگر زمانی برای توضیح رفتارش و یا معذرتخواهی نبود.
1. سنگ ........ پس از رها کردن!
2. سخن ............ . پس از گفتن!
3. موقعیت ... پس از پایان یافتن!
4. و زمان ........ پس از گذشتن!
روزی یک مرد ثروتمند ،
پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند ،
چقدر فقیر هستند.
آنها یک روز یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند.
در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید :
نظرت درباره مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد: عالی بود پدر …
پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد: فکر کنم.
پدر پرسید : چه چیز از این سفر یاد گرفتی؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت :
فهمیدم که ما در خانه ، یک سگ داریم و آنها 4 تا .
ما در حیاط مان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.
حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی نهایت است.
در پایان حرف های پسر زبان مرد بند آمده بود ،
پسر اضافه کرد:
متشکرم پدر که به من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم…
افسردگی محرکهای معروف زیادی دارد: ضربهروحی، مشکلات مالی، سوگ از دست دادن عزیزان و بیماری نمونههایی از این عوامل هستند. اما اگر افسرده هستید و هیچکدام از اینها درمورد شما صدق نمیکند، تعیین یک دلیل خاص برای افسردگیتان کمی دشوار است. درواقع، ممکن است افسردگی شما یک دلیل خاص و مشخص نداشته باشد. در زیر به برخی از علتهای تعجبآور افسردگی اشاره میکنیم.
1. هوای تابستان: اختلال عاطفی فصلی بیشتر با افسردگی زمستانی شناخته شده است که افراد زیادی را تحتتاثیر قرار میدهد. اما برای تعدادی از این افراد، این نوع افسردگی در تابستان اتفاق میافتد. افسردگی هوای گرم زماین اتفاق میافتد که بدن یک تاخیر برای وفق یافتن با فصل جدید را تجربه میکند. این میتواند بهخاطر عدم توازن در شیمی مغز و هورمون ملاتونین باشد.
2. مصرف دخانیات: خیلی وقت است که کشیدن سیگار و سایر دخانیات یکی از عوامل افسردکی معرفی شده است اما داستان این هم مثل داستان اول مرغ بوده یا تخممرغ است: افرادیکه در معرض افسردگی قرار دارند بیشتر به کشیدن سیگار روی میآورند. اما گفته میشود که نیکوتین بر فعالیت انتقالدهندههای عصبی در مغز اثر میگذارد و موجب بالا بردن سطح دوپامین و سروتونین (که مکانیزم عمل داروهای ضدافسردگی نیز هست) میشود. این میتواند ذات اعتیادآور دارو و تغییرات خلقوخو که با آن همراه است و همچنین اینکه چرا افسردگی با ترک سیگار همراه است را توضیح میدهد. خودداری از کشیدن سیگار و ترک آن میتواند به متوازن کردن موادشیمیایی مغز شما کمک کند.
3. بیماری تیروئید: وقتی غده تیروئید نتواند هورمون تیروئید کافی تولید کند، به آن کمکاری تیروئید گفته میشود و افسردگی یکی از علائم آن است. این هورمون چندکاره است اما یکی از مهمترین وظایف آن عمل کردن بعنوان یک انتقالدهنده عصبی و تنظیم سطح سروتونین در بدن است. اگر علائم جدیدی از افسردگی را در خود مشاهده میکنید—مخصوصاً اگر همراه با حساسیت به سرما، یبوست و خستگی باشد—بد نیست که یک آزمایش تیروئید انجام دهید. کمکاری تیروئید با دارو قابل درمان است.
4. عادات بد خواب: جای تعجب نیست که کمبود خواب میتواند منجر به آسیبپذیری شود اما میتواند احتمال بروز افسردگی را نیز افزایش دهد. در یک تحقیق که در سال 2007 انجام گرفت مشخص شد که وقتی به شرکتکنندههای سالم کمبود خواب اعمال شد، بعد از مشاهده تصاویر ناراحتکننده، فعالیت مغزی بیشتری داشتند تا آن دسته از شرکتکنندگان که خواب کافی داشتند. و این درست شبیه به واکنشی است که افراد افسرده دارند. اگر به اندازه کافی نخوابید، وقت کافی برای شارژ کردن دوباره سلولهای مغزی نداشته و مغز خوب کار نخواهد کرد و یکی از عوامل مختلفی که میتواند موجب افسردگی شود همین است.
5. فعالیت بیش از حد در فیسبوک: وقت زیادی را در چترومها و وبسایتهای اجتماعی میگذرانید؟ تحقیقات زیادی نشان میدهند که این میتواند با افسردگی مرتبط باشد، مخصوصاً در نوجوانان. معتادان به اینترنت با ارتباطات انسانی واقعی در کشمکش هستند و معمولاً همراهی ندارند و دیدگاهشان به دنیا تا حدی غیرواقعی است. برخی متخصصین حتی آن را "افسردگی فیسبوکی" مینامند. در یک تحقیق که در سال 2010 انجام گرفت، محققان دریافتند که حدود 2/1% از افراد بین 16 تا 51 سال زمان بیاندازهای را در اینترنت سپری میکنند و این افراد بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی متوسط تا شدید هستند. اما محققان این نکته را نیز خاطرنشان کردند که مشخص نیست که استفاده زیاد از اینترنت موجب افسردگی میشود یا نه یا اینکه افراد افسرده تمایل بیشتری برای گذراندن وقت خود در اینترنت دارند یا نه.
6. اتمام برنامه تلویزیونی یا فیلم: وقتی چیز مهمی تمام میشود، مثل یک برنامه تلویزیونی، فیلم یا یک بازسازی بزرگ در خانه، میتواند در برخی افراد افسردگی را تحریک کند. در سال 2009 برخی طرفداران آواتار احساس افسردگی و حتی میل به خودکشی را گزارش کردند زیرا دنیای ساختگی فیلم واقعی نبوده است. واکنش مشابهی به سریهای آخر فیلم هریپاتر گزارش شده است.
7. محل زندگی: بحث بر سر اینکه زندگی شهری بهتر است یا روستایی بحثی بیپایان است اما تحقیقات نشان میدهد که افرادیکه در شهر زندگی میکنند تا 39% بیشتر در معرض اختلالات روحی هستند تا آنها که در نواحی روستایی زندگی میکنند. تحقیقی که در سال 2011 انجام گرفت، برای این مسئله توضیح ارائه میدهد: شهرنشینان در بخشی از مغز که استرس را تنظیم و تعدیل میکند فعالیت بیشتری دارند. و مقدار بیشتر استرس میتواند موجب اختلالات روانی شود. میزان افسردگی در کشورها و شهرهای مختلف نیز متفاوت است. افسردگی برخی کشورها شایعتر میباشد.
8. داشتن گزینههای انتخابی زیاد: داشتن گزینههای زیاد برای انتخاب کار را سخت میکند. البته این برای آندسته از افراد که در خرید معمولاً اولین چیزی که نظرشان را جلب میکند میخرند مشکل به شمار نمیرود. اما افرادی هستند که در صورت زیاد بودن گزینههای انتخاب، وقت بسیار زیادی را صرف بررسی چندباره هر گزینه میکنند تا بهترین را انتخاب کرده باشند. تحقیقات نشان میدهد که این سبک برخورد موجب ایدآلگرایی و افسردگی میشود.
9. نخوردن ماهی: مصرف کم اسیدهای چرب امگا3 که در ماهی سالمون و روغنهای گیاهی یافت میشود میتواند موجب بالا رفتن احتمال ابتلا به افسردگی شود. در یک تحقیق که در سال 2004 انجام گرفت رابطهای بین مصرف کم ماهی افسردگی در خانمها مشخص شد اما در آقایان این مسئله دیده نشد. این اسیدهای چرب انتقالدهندههای عصبی مثل سروتونین را تنظیم میکنند که میتواند علت ماجرا باشد. مکملهای روغن ماهی هم میتواند کمک کند؛ حداقل یک تحقیق تایید کرده است که این مکملها به کاهش افسردگی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کرده است.
10. روابط خواهربرادری ضعیف: بااینکه داشتن رابطه بد با هرکسی میتواند موجب افسردگی شود اما در یک تحقیق امریکای که در سال 2007 انجام شد، مشخص گردید که مردهایی که قبل از سن 20 سالگی با خواهربرادرهای خود کنار نمیآمدند، در سالهای بعد و بزرگسالی بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار داشتهاند. بااینکه مشخص نیست چه چیزی در رابطه خواهربرادری اینقدر مهم است، اما محققان حدس میزنند که این روابط میتواند با توانایی برقراری ارتباط افراد با همسالان خود مرتبط باشد. صرفنظر از دلیل آن اما کشمکش زیاد بین خواهر و برادرها میتواند فرد را تا قبل از سن 50 سالکی در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد.
11. قرصهای ضدبارداری: این مورد هم مانند هر داروی دیگری عوارضجانبی دارد. روشهای جلوگیری خوراکی حاوی نوع سنتزی از پروزسترون هستند که تحقیقات مشخص کرده است میتواند موجب افسردگی در خانمها شود. دلیل آن هنوز مشخص نیست و این مشکل برای همه اتفاق نمیافتد اما اگر خانمها سابقه افسردگی دارند یا در معرض ابتلا به آن قرار دارند، با استفاده از این دارو احتمال بیشتری برای افسرده شدن آنها وجود دارد. بعضی از خانمها قادر به استفاده از این داروها نیستند و پزشکان تلاش میکنند یک روش جلوگیری دیگر برای آنها پیدا کنند.
12. داروها: افسردگی میتواند ازجمله عوارضجانبی بسیاری از داروها باشد. به عنوان مثال، آکوتان و نوع ژنتیکی آن (ایزوترتینیون) برای از بین بردن جوشهای پوستی تجویز میشود اما افسردگی و فکر خودکشی ازجمله خطراتی است که افراد را با مصرف این دارو تهدید میکند. افسردگی یک عارضهجانبی ممکن داروهای اضطراب و خوابآور مثل والیوم و زاناکس، لوپرسور، که برای درمان فشارخون بالا تجویز میشود، میباشد؛ داروهای پایین آورنده کلسترول مثل لیپیتور و پریمارین برای سندرمهای پیش از یائسگی نیز از این جمله هستند. هر زمان که دارو جدیدی برایتان تجویز میشود حتماً قسمت عوارضجانبی آن را مطالعه کنید و حتماً از پزشکتان سوال کنید که در خطر ابتلا به آن قرار نداشته باشید.
مرد بودن ساده نیست. اینکه بخواهید مرد غالب باشید سختتر هم میشود. آنها باحالند. اعتمادبهنفسی عالی دارند. طوری وارد اتاق میشوند که همه نگاهها را به سمت خود میکشانند. وقتی حرف میزنند، بقیه فقط گوش میکنند. مردهای دیگر دوست دارند با آنها نشست و برخاست کنند. خانمها دوست دارند آنها را مال خود کنند. آنها مردهای غالب هستند. مردان غالب چند خصوصیت خاص دارند. آنها رهبرانی مادرزادی هستند. رهبری میکنند، تامین میکنند و محافظت میکنند (از همسرشان، دوستانشان، همتیمیهایشان و امثال آن). دنیای همیشه در تغییر، فرصتهای زیادی را در اختیار مرد غالب قرار میدهد. وقتی مردان دیگر تغییر را به چشم بحران میبینند، مرد غالب در عنصر طبیعی خود به سر میبرد. او مداوم علت و معلولها را میبیند و هر فرصت را به مزیتی برای خود تبدیل میکند. او عاشق برنده شدن است و خیلی خوب هم از پس آن برمیآید. او نگران تصویر خود نیست—فقط میخواهد در بازی برنده شود، این بازی هر چه که باشد، و بقیه باید از او پیروی کنند. دیگران از سبک او، حرف زدنش و ظاهرش تقلید میکنند. مرد غالب هیچوقت از کسی تقلید نمیکند. مرد غالب هیچ واهمهای از جنگ ندارد. او بهترین رهبر روی زمین است. اما کارهایی هم هست که مرد غالب هیچوقت انجام نمیدهد. در زیر به 10 خصوصیتی که نشان میدهد مرد غالب نیستید اشاره میکنیم: 1. اجازه میدهید نامزدتان پول شام را حساب کند. مرد غالب همیشه تامین کننده دیگران است. اگر خانمی که همراه اوست بخواهد چنین کاری کند، او به آرامی صورتحساب را میگیرد و میگوید، "این مربوط به من است." و این اتمام بحث است. 2. هیچوقت عذرخواهی نمیکنید، حتی وقتی اشتباه کردهاید. مرد غالب خیلی راحت اشتباه خود را میپذیرد و میگوید، "من اشتباه کردم. معذرت میخواهم." و درصورت امکان اشتباه خود را جبران میکند. 3. به دنبال تایید دیگران هستید. مرد غالب هیچوقت منتظر تایید کسی نیست. اصل خودِ اوست. 4. غیبت میکنید. درمورد رئیستان، همکارتان، دوستتان، نامزدتان. از بیان کردن نقصهای دیگران و حتی مسخره کردن آنها باکی ندارید. مرد غالب هیچوقت به اطرافیان خود خیانت نمیکند. لازم نیست که با کوچک کردن دیگران خود را بزرگ کند. 5. ترس شما بحران است. عنصر طبیعی مرد غالب تغییر است. تغییر سریع چالشی جالب برای اوست. او میتوانید خیلی سریع وضعیت را بررسی کند، تا جاییکه زمان به او اجازه میدهد تلاش خود را به کار گیرد و اگر وقت نداشته باشد، برحسب تجربیات قبلی اقدامات لازم را قاطعانه انجام میدهد. 6. قبل از اینکه فکر کنید عمل میکنید. مرد غالب با سرعتی فوقالعاده عمل میکند اما همیشه قبل از اینکه وارد عمل شود، خوب فکر میکند. 7. تقصیر را به گردن دیگران می اندازید. مرد غالب مسئولیت اعمال و رفتارهای خود را میپذیرد. 8. دروغ میگویید. به رئیستان، دوستتان، نامزدتان. مرد غالب دروغگو نیست. او مردی راسخ است و حرفهایش را رک و راست میزند. لازم نیست برای اشتباهی که کرده است دروغ بگوید. او همیشه کاری را انجام میدهد که درست است. 9. برای جلو افتادن به دیگران خیانت میکنید. مرد غالب هیچوقت به اطرافیان خود خیانت نمیکند. 10. به دیگران قلدری میکنید. مرد غالب فقط در مواقع لزوم وارد جنگ میشود و اگر مسئله جدی باشد برای اینکه با یک نفر قویتر، بزرگتر و با موقعیتی بهتر از خودش وارد جنگ شود تردید به دل راه نمیدهد. و به خاطر ارادهاش، احتمال اینکه برنده باشد بسیار زیاد است.
.: Weblog Themes By Pichak :.